歌词
سمت نگات پر میزدم با بی زبونی
چشماتو میبستی چقدر نامهربونی
دنبال جای امنی واسه عشق بودم
حالا یه آواره با احساس کبودم
نزدیکتر از سایه واست بودم
ولی باز تو راحت چرا شکوندی دلمو؟
چرا؟
چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد؟
به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد
من از تو نه شاکیام، از خودم که چشم و گوش بسته
تو رو خواستم شدم حالا یه سرشکسته
چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد؟
به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد
من از تو نه شاکیام، از خودم که چشم و گوش بسته
تو رو خواستم شدم حالا یه سرشکسته
افتاد توی این رابطه یه گره کور
که باز نمیشه تا ابد حتی بهزور
خودمون زدیم به بیراهه
حالا اون راهی که با هم هستیم
فقط در حد یه ایستگاهه
چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد؟
به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد
من از تو نه شاکیام، از خودم که چشم و گوش بسته
تو رو خواستم شدم حالا یه سرشکسته
چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد؟
به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد
من از تو نه شاکیام، از خودم که چشم و گوش بسته
تو رو خواستم شدم حالا یه سرشکسته
专辑信息