歌词
بَه چه دلواپسیِ نابی
به سرم زده بی‌خوابی
صبرم شده لبریز، کجایی؟
چه دل‌آشوبۀ جذّابی
در این شب مهتابی
در تاب‌وتبم تا تو بیایی
بَه چه دلشورۀ زیبایی
در خلوت و تنهایی
دل در دل من نیست، کجایی؟
به دل افتاده که می‌آیی
نزدیکِ همین جایی
بَه‌بَه چه حسّ و حال و هوایی
ای وای از عشق
سخته وصفش
یه حسّ دیوانه‌کننده‌ست
عشق از اوّل، اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
ای وای از عشق
سخته وصفش
یه حسّ دیوانه‌کننده‌ست
عشق از اوّل، اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
بَه چه دلشورۀ زیبایی
در خلوت و تنهایی
دل در دل من نیست کجایی؟
به دل افتاده که می‌آیی
نزدیکِ همین جایی
بَه‌بَه چه حسّ و حال و هوایی
ای امان از تو و شیدایی
از بس که تو زیبایی
من منتظرم تا تو بیایی
بَه به آن لحظۀ طوفانی
حالم رو که می‌دانی
جانم به فدایت، تو کجایی؟
ای وای از عشق
سخته وصفش
یه حسّ دیوانه‌کننده‌ست
عشق از اوّل اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
ای وای از عشق
سخته وصفش
یه حسّ دیوانه‌کننده‌ست
عشق از اوّل، اینه رسمش
تا برسی رفته دل از دست
专辑信息
1.Jazzab