歌词
من از کویر میخواستم
مواظب گل باشه
بارون شه تا یه ذره
رنگ و روی گل واشه
گل و دادم به عشقت
بهار و بوی بارون
پژمرده شد چون اینجا
تموم نشد تابستون
تموم نشد تابستون
آفتاب تیز بیرحم
خندید به مهربونیش
دویید هی سراب بود
تموم شد جوونیش
این خاک بی محبت
نزاشت ریشه بگیره
کویر با گل دشمن بود
یه کاری کرد بمیره
پرپر شد از تنهایی
کسی دلتنگش نشد
جز بی کسی هیچکسی
همراه دردش نشد
شکستنش ساده بود
راحت با یه اشاره
آرزوی گل این بود
یکم بارون بباره
آفتاب تیز بیرحم
خندید به مهربونیش
دویید هی سراب بود
تموم شد جوونیش
این خاک بی محبت
نزاشت ریشه بگیره
کویر با گل دشمن بود
یه کاری کرد بمیره
专辑信息
1.Sarab